یادداشت شخصی

از سنین کودکی، جادوی هنر، مسحورم کرده بود. صحنه ی تئاتر و پرده ی نقره ایی سینما برایم خیال انگیز بود و کلک خیالم را تا دوردستهای آبی کودکانه می برد. با حمایت و تشویق خانواده ام و حمایت براداران بزرگترم تئاتر را آموختم و این هنر متعالی مرا با سینما پیوند زد: تماشای بیشمار فیلم سینمایی و سپس ورود به عرصه ی سینمای هشت، کلنجار رفتن با دوربین، ساخت فیلم کوتاه، تدوین و گویندگی، تهیه کنندگی و مدیریت تولید و در نهایت بازیگری.
حال پس از سالها، کلک خیالم هنوز در دوردستهای آبی کودکانه پرسه می زند و همیشه یاد عزیزترین کسم در دنیاست که حضورم را در عرصه ی جادویی هنر شیرین کرده است. یاد و خاطره ی مادرم، تنها آموزگارم!